بسم الله الهادی


خواب دیدم گم شدم.

و خب گم شدم...

وسط هیاهوی زندگی گم شدم.

شاید هیچ وقت اینقدر توی حالت خوف و رجا نبودم. شاید هیچ وقت اینجوری سردرگم نبودم. شاید هیچ وقت آینده اینقدر برام مبهم نبوده. شده بعضی وقتا دیگه خودت هم ندونی باید چی از خدا بخوای؟ یکشنبه شب خیلی اتفاقی، سخنرانی حاج اقا مجتهدی رو شنیدم. راجع به استجابت دعا صحبت میکردن. آروم شدم. امید بهم برگشت. داشتم فکر میکردم کاش یدونه حاج اقا مجتهدی همیشه توی جیبم داشتم. انقدر که آرامش بخش و دوست داشتنیه این بشر :)

گم شدم و هدایت میخوام. دلم میخواد دستمو بگیرن و ببرن...

«وَاللَّهُ یهْدِی مَن یشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ»