بسم الله الرفیق


فاطمه دیروز نوزده سالش شد!

با حال خوب!

با احترام به همه سالهاى گذشته و عشق به نوزده جدید...


همیشه فکر میکردم نوزده سن سختى باشه ولى الان فکر میکنم که نوزده بهتر از هیجده خواهد بود.

از لحاظ اینکه این مدت سخت گذشت و اینا :)


و خب میدونى هرچى بزرگ تر میشم کمتر جدى میگیرم بازى هاى مسخره دنیا رو! و بیشتر به خودم میگم که "و ما هذه الحیوة الدنیا الا لهو و لعبیا به قول حاج اقا پناهیان بالغ میشم و از دوران حماقت دنیازدگى عبور میکنم!


حس میکنم بزرگ شدم و این در تصمیم هاى جدیدم مشهوده. در دعا کردن هام مشهوده. در تسلیم و رضا و اشتیاقم مشهوده. حتى در دیوونه بازى هاى جدیدم، در بیخیالى هامم مشهوده.


یه آرزو داشتم واسه هیجده، که دیگه کلا ندارم! نه که حالا چون نمیتونم بیخیال شدما، کلا رهاش کردم :)