بسم الله اللطیف
بالاخره امروز رفتم دیدن عشق خاله و تو بغلم گرفتمش😍 الهی بگردم براش که یک همچین خاله بیمعرفتی داره😔ولی چیکار کنم که بچمون متولد فصل امتحاناس و دی ماهیه! انقدر درگیر بودم که نتونستم برم ببینمش.
بسم الله اللطیف
بالاخره امروز رفتم دیدن عشق خاله و تو بغلم گرفتمش😍 الهی بگردم براش که یک همچین خاله بیمعرفتی داره😔ولی چیکار کنم که بچمون متولد فصل امتحاناس و دی ماهیه! انقدر درگیر بودم که نتونستم برم ببینمش.
بسم الله الحلیم
بعضی وقت ها ممکن است انسان خیلی خسته بشود و فقط دلش بخواهد غر بزند به زمین و زمان!
بعضی وقت ها هم خستگی آدم را کلافه میکند!
ولی بعضی وقت ها معادلات به هم میریزد...
بسم الله المعین
صبح روز دوم ساعت ۷:۰۵ صبح از خواب بیدار شدم🤤 و قرار بود سرویس ساعت ۷ بیاد و ما راه بیوفتیم 🤤 خدا رو شکر سرویس حدودا هفت و ربع اومد ولی باز هم ۱۰ دقیقه فرصت خیلی کمی برای حاضر شدن و بردن چمدان(برای اردو مشهد) تا پایین و حتی خروجی زدن از خوابگاه 😑 بود و بنده مجبور شدم از دم در خوابگاه تا ورودی پردیس رو پیاده😐 و با چمدان😑 برم. واقعا هنوز هم نفهمیدم چرا اون روز صبح، راننده سرویس دنده عقب نگرفت! خلاصه که اون روز شروع هلاک کننده ای داشتم😂
بسم الله المعین
وقتی پیام ثبت نام اردو جهادی رو دیدم با خودم گفتم وای خدا کاش منم بتونم برم. وقتی فهمیدم اردو قراره تو دانشکده خودمون باشه و ما ترمک ها😂 هم میتونیم شرکت کنیم خیلی خوشحال شدم. اون شب خوابگاه بودم سریع زنگ زدم خونه و اجازه گرفتم و فرم ثبت نام رو پر کردم.